اختلال شخصیت اسکیزوتایپال چیست؟ علل، علائم و درمان
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال که تحت عنوان اختلال STPD شناخته میشود، مانند تمامی اختلالات روانی، روابط و تعاملات و روان فرد را نشانه میگیرد. افراد مبتلا به این اختلال از لحاظ رفتاری و تعاملات با دیگران دچار مشکل هستند، افکاری غیرمعمول و غیر عادی دارند و در نتیجه این اختلالات افرادی گوشهگیر و غیراجتماعی هستند زیرا در اجتماع تحت عنوان افرادی عجیب و غریب شناخته میشوند. این افراد ممکن است نتوانند بهراحتی رفتار دیگران را درک کنند و عکسالعمل مناسب نشان دهند، در سبب همین رفتار، بی اعتمادی قابل توجهی نسبت به دیگران دارند. این اختلال از اوایل بزرگسالی آغاز میشود و اگر فرد به دنبال درمان نرود، در تمام طول عمر خود با آن درگیر خواهد بود. بیشتر اختلالات شخصیت، از جمله اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، در سالهای نوجوانی شروع میشوند که شخصیت بیشتر رشد میکند و به بلوغ میرسد. آمارها نشان میدهد که این اختلال شخصیت در مردها شایعتر از خانمها است.
اختلال شخصیت اسکیزوپال چیست؟
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (Schizotypal personality disorder) نوعی اختلال شخصیت است که باعث بروز الگویی رفتاری غیر معمول در افراد میشود. به طوری که این دسته از افراد دارای رفتار غیر عادی، گفتار عجیب و غریب و نامفهوم و باورهای افراطی هستند. در صورت کنترل نشدن و درمان این اختلال، احتمال مبتلا شدن این افراد به اختلال اسکیزوفرنی، بسیار بالاست. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نمیتوانند با هیچ فردی خارج از چهارچوب خانواده ارتباط بگیرند و اعتماد کنند. تصور این افراد از خود، طافته ای جدا بافته از جامعه است و در صورت ارتباط با دیگران، دچار اضطراب و استرس و پریشانی میشوند. این افراد دارای توهم خودبزرگبینی و اعتقادات خرافاتی هستند. بر اساس این اعتقادات، خود را دارای قدرت پیشگویی و کنترل دیگران میدانند؛ به فرض مثال، بر این باورند که با انجام کارها و رفتارهایی خاص، میتوانند دیگران را وادار به اطاعت کنند و یا با انجام برخی تشریفات از وقوع اتفاقات جلوگیری کنند.
ویژگیهای افراد اسکیزوتایپال
افراد مبتلا به این اختلال اکثرا ظاهری نامرتب و ژولیده دارند، لباسهایی کثیف و نامزون میپوشند. از ارتباط چشمی پرهیز میکنند و رفتارهای دیگران را بر اساس الگوی ذهنی خودشان تفسیر و تحلیل میکنند. این افراد نیز اصلی ترین علائم اختلال پارانویید، که شک بی از حد به تمامی افراد و اتفاقات پیرامون خودشان است، دارا هستند. علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، مانند علاقه به فعالیتهای انفرادی یا سطح بالایی از اضطراب اجتماعی ممکن است در سالهای نوجوانی دیده شود. کودک ممکن است در مدرسه عملکرد پایینی داشته باشد و یا از نظر اجتماعی از همسالان خود دوری کند.
علل اصلی شخصیت اسکزوتایپال
یکی از اصلیترین علل های این اختلال، وراثت است؛ زیرا بسیاری از علائم ناهنجاریهای مغزی اختلال اسکیزوفرنی را در خود دارد. این بیماری بیشتر در بین کسانی دیده میشود که بستگان درجه یک آنها مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی یا اختلالات روانپریشی دیگر باشند. علاوه بر وراثت موارد دیگری از قبیل: سوءاستفاده جنسی، نادیده گرفته شدن در کودکی و نوجوانی، ضربههای عاطفی عمیق، استرس و اضطراب مزمن و طلاق عاطفی والدین تاثیر چشم گیری در بروز این اختلال دارد.
علائم شخصیت اسکیزوتایپال
افراد مبتلا به این اختلال، در موقعیتهای اجتماعی و در برخورد با دیگر افراد، دچار استرس و پریشانی میشوند. این دسته از افراد در برقراری ارتباط نزدیک و صمیمی با دیگران مشکل دارند. این مشکل بیشتر به دلیل تفسیر تحریفشده از تعاملات اجتماعی و همچنین رفتار اجتماعی عجیب و غریب آنها به وجود میآید. از جمله علائم افراد دارای شخصیت اسکیزوتایپال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اضطراب اجتماعی شدید و روابط اجتماعی ضعیف
- عدم اعتماد به دیگران به جز بستگان درجه یک و دوستان نزدیک
- بروز رفتارهای عجیب
- افکار و گفتار عجیب و غریب مانند استفاده از عبارات بیش از حد انتزاعی یا عینی یا استفاده از عبارات یا کلمات به روشهای غیرمعمول.
- تجربیات ادراکی غیرمعمول و باورهای جادویی (برخی از این افراد گمان میکنند که قدرتهای ماوراءالطبیعه خاصی دارند)
- برداشت نادرست از موقعیتها یا اتفاقات معمول
- افکار مشکوک یا پارانوئید
- مشکل در برقراری تماس چشمی
- بیانگیزگی و کمکاری در محیطهای آموزشی و کاری
- لباس پوشیدن به روشهای عجیب و غریب، مانند ظاهر نامرتب یا پوشیدن لباسهای یک شکل
- افزایش علاقه به فعالیتهای انفرادی یا سطح بالای اضطراب اجتماعی
- در پاسخ مناسب به نشانه های اجتماعی، مانند حفظ تماس چشمی، مشکل دارد.
- در محیط های آموزشی و کاری بی انگیزه و کم کار است.
تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
شخصیت انسان ها در دوران کودکی، نوجوانی و اوایل بزرگسالی که سن ۱۸ سالگی است، رشد میکند. به همین علت، روانشناسان معمولا نمی توانند فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تا ۱۸ سالگی تشخیص دهند، زیرا شخصیت فرد هنوز تکمیل نشده است. تشخیص اختلالات شخصیت،به ویژه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، سخت و دشوار است، زیرا اکثر افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیچ ایراد و اشکالی در رفتار خود نمیبینند و متوجه نتایج رفتار خود نیستند و در نتیجه نیازی برای تغییر رفتار خود احساس نمی کنند.
زمانی که این افراد از روانشناسان کمک میخواهند، اغلب به دلیل خود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال نیست بلکه به دلیل شرایطی است که همزمان با این اختلال وجود دارد که شایعترین آن افسردگی و اضطراب است. احتمال بروز افسردگی و اضطراب به ویژه در میان افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال بسیار بالا است.
روانشناسان برای تشخیص این اختلال، از مراجعه کنندگان سوالاتی درباره پیشینه کودکی آنها، روابط دوستانه و عاطفی، سوابق کاری افراد میپرسند تا اطلاعاتی جزیی و دقیق درباره پیشینه رفتار افراد بدست اورند. زآنجاییکه فردی که مشکوک به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی است ممکن است بینشی نسبت به رفتارهای خود نداشته باشد، متخصصان سلامت روان اغلب با خانواده و دوستان او صحبت میکنند تا جزئیات بیشتری در مورد رفتارها و تاریخچه او جمعآوری کنند.
درمان شخصیت اسکیزوتایپال
در تمامی حوزههای پزشکی، پس از تشخیص بیماری، اولین و مهمترین قدم درمان است. در حوزههای روانشناسی نیز اولین اقدام پس از تشخیص اختلالات روانی، ارائه راه و روش برای درمان است. برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، معمولاً ترکیبی از درمانهای دارویی، رواندرمانی، گفتاردرمانی و … به مراجع پیشنهاد میشود. در کنار این درمانها، مراجع آموزش مهارتهای اجتماعی را نیز دریافت میکند و به این ترتیب با قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی، راحتتر شرایط را کنترل خواهد کرد.
رواندرمانی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
رواندرمانی کارآمدترین و متداولترین روش درمانی است که در انواع اختلالهای مربوط به شخصیت، الخصوص اختلال شخصیت اسکیزوتایپال استفاده میشود. علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، رابطه با درمانگر را دشوار میکند زیرا این افراد درکی از رفتار دیگران ندارند اما در طی جلسات میتوان با ایجاد اهداف مشترک و تلاش برای رسیدن به آنها جلسات رواندرمانی را به نحو احسنت هدایت کرد. هدف از این روان درمانی، کمک به فرد درگیر این اختلال در تغییر سبک رابطههای عاطفی و دوستانه، انتظارات از دیگران و عادات تفکر و رفتار است. در طی جلسات روان درمانی، فرد نسبت به زمانی که واقعیت را تحریف میکند، آگاهی پیدا میکند. رواندرمانی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- درمان شناختی رفتاری: طی این درمان بیمار از رفتارهای خود را از چشم دیگران میبیند و متوجه نتایج رفتار خویش با دیگر افراد میشود.
- درمان حمایتی: بیمار مبتلا به این اختلال کنترل احساسات یا افکار منفی را میآموزد و نحو اعتماد کردن به دیگران و برقراری ارتباط را تمرین میکند تا دیگر در مواجه با موقعیتهای اجتماعی و تعاملات دچار استرس و اضطراب نشود.
- گفتار درمانی: فرد جبههگیری را کنار خواهد گذاشت و افکار، احساسات و نگرانیهای خود را با آغوشی باز میپذیرد. درک میکند که این شرایط برای تمامی افراد به شکلهای متفاوت وجود دارد، پس نحوه مواجه با این شرایط را میآموزد.
- خانواده درمانی: مسلماً درمان در کنار خانواده و با حمایت و پشتوانه آنها بهترین نتیجه را خواهد داشت. در صورت حمایت خانواده، بیمار دوره درمان راحتی را پشت سر خواهد گذاشت.